تعریف و معانی برند
برند عبارتست از یک نام نماد طرح یا نشانه ای که ارزش یک محصول را ورای اهداف کارکردی آن ارتقا میدهد.
برند عبارتست از یک نام نماد طرح یا نشانه ای که ارزش یک محصول را ورای اهداف کارکردی آن ارتقا میدهد.
برند عبارتست از یک نام نماد طرح یا نشانه ای که ارزش یک محصول را ورای اهداف کارکردی آن ارتقا میدهد.یک برند تصورات استفاده کننده (آن هایی که لباسهای طراحی شده می پوشند) ، کشور مبدا (آیودی داری صنعتگری آلمانی است) تداعیات سازمانی (تری ام شرکتی نوآور است) شخصیت برند (credit Lyonnais برندی بانکی است که بیان کننده قابلیت اطمینان و صداقت است) نمادها (شکل بطری نشان دهنده ی نوشیدنی ابسولوت است ) روابط مشتری برند (هنکل برندی همانند یک دوست است) خودبیانگری (نایکی ورزشی است) مزایای احساسی (مازراتی باعث می شود رانندگان آن احساس ورزشکار بودن و خبره بودن داشته باشند) را در بر می گیرد . برند سازی بوجود آورنده و تغییر دهنده ی ادراکها نگرشها اعتقادها و رفتارهاست و احساسات بسیاری از مشتریان را درگیر می کند.
کارایی اطلاعات : پردازش اطلاعات را در مراحل اولیه تصمیم خرید تسهیل می کند.
کاهش ریسک : برندها به کاهش ریسک تصمیم های خرید اشتباه مصرف کننده کمک می کند و اطمینان مجددی در خصوص اثرات منفی محتمل در خرید ایجاد می کنند.
خلق مزیت تصویر ذهنی : ولوو احساس امینت، شلوارهای جین لی وایز احساس قدرت و تنومندی ، استارباکس احساس راحتی و درخانه بودن
برندسازی یک جنبهی مهم بوجود آورندهی ارزش افزوده در محصولات یا خدمات است بطوری که اغلب برای مشخص کردن کیفیت یا ویژگی جذاب معینی به کار می رود ارزش ایجا شده باید منحصر به فرد باشد یعنی باید محصول ارائه شده ی شرکت را از رقبا تفکیک و مجزا نماید و در طول زمان ماندگار باشد. مشتری با آن چیزی رابطهی احساسی برقرار میکند که آن را ارزش مزیت و حتی آرامش روانی قلمداد کند و این همان چیزی است که برند قوی به بازار میآورد.
در ایجاد یک نام برند تمرکز باید بر روی ایجاد نوشته هایی متنایز برای نام باشد این مراحل خوشنویسی نام دارد در نظر گرفتن کاراکترهایی که نام را تشکیل می دهند بعنوان تابولی نمادها نام برند برای مشتریان باید صدای خوبی داشته باشد یا دست کم تداعی صدایی بدی نداشته باشد آهنگ کاراکتر نامها به همان صورت که تلفظ می شوند تا سردرگمی لحنی یا آهنگین نداشته باشد.
عهد و پیمانی است که شرکت با مشتریان فعلی و آینده ی خود می بندد. خریداران می توانند علایق جدیدی پیدا کنند و از عادتهای معمول خود خسته شوند که اینها می توانند ارزش برند را دچار تنزل یا تخریب کنند.
برندسازی از چهار عنصر تشکیل می شود که عبارتند از هویت برند ، تصویر برند ، جایگاه برند و ارزش ویژه ی برند هویت برند به هدف استراتژیک برند اشاره می ند و از دیدگاه صاحب برند آرمانی است در حالی که تصویر برند آن چیزی است که در حال حاضر در ذهن مصرف کنندگان وجود دارد جایگاه یابی برند فرآیندی است که شرکتها تلاش می کنند به واسطه ی آن برای برند خود تصویر یا هویتی در ذهن بازار هدفشان ایجاد کنند شرکتهایی که هویتی به هم پیوسته متمایز و مناسب برای برند خود ارائه می دهند می توانند در بازار برای خود برتری و ترجیح ایجاد کنند برای محصولات و خدمات خود ارزش ایجاد نمایند و قیمت بالاتری پیشنهاد دهند که به ایجاد ارزش ویژه برای برند که دارایی شرکت است منتهی می شود.
انواع متفاوتی از برند وجود دارد : عمومی ، تولید کننده یا ملی ، خصوصی یا فروشگاهی ، درون فروشگاهی و اینترنتی
استراتژی برند ، حمایت از برند ، نام برند ، سبد برند و جایگاه یابی
استراتژی برند : آیا یک محصول را برند سازی کنیم یا خیر
نام گذاری برند : تصمیمم گیری مدیر برند در تعیین یک نام برای برند
حمایت از برند : تصمیم مدیر برند درباره ی این می باشد که اگر شرکت خود تولید کننده است ، باید این برند را خود تولید کند یا از برندی خصوصی استفاده کند و یا نصف نصف یعنی قسمتی برند تولید کننده و قسمتی برند خصوصی باشد.
سبد برند : در ارتباط با شرکتی چند محصولی است
جایگاه یابی : برند چه نوع ارزشی را و چگونه ارائه می دهد.
از لحاظ فنی برند یک علامت تجاری است اما در پشت این علامت تجاری ارزش هایی نهفته است که می تواند سود ایجاد کند، سهم بازار را افزایش دهد و عملکرد سازمانی را ارتقا بخشد مجموع این ارزشها ارزش ویژهی برند نامیده میشود . در تعریف لیوتسر دو کارکرد برای ارزش ویژه ی برند وجود دارد ، نخست تا زمانی که یک برند حجم فروش بالا با حاشیه ی سودی بالا ایجاد نکند ارزش نخواهد داشت دوم این تعریف تنهای ارزش مالی برند را مد نظر قرار می دهد و به سادگی برند را بر اساس درآمد قبل از بهره مالیات می سنجد ارزش ویژه ی برند معیار مناسبی برای ارزشیابی اثر بلند مدت تصمیم های بازاریابی است.
امروزه بسیاری از شرکتها شامل اوال گوچی پرادا و … برندهای تصاحب کرده ی خود را در ترازنامه ی خود به رسمیت شناخته اند برخی شرکتها با تهیهی ارزش تاریخی برند و استفاده از ارزش برند به عنوان شاخص عملکرد مالی شناسایی برندهای خود در ترازنامه را به عنوان ابزاری برای روابط با سرمایه گذار به کار برده اند.
یکی از ساده ترین شکلهای ارزش گذاری برند است که به موجب آن ارزش برند مساوی هزینههایی است که صرف توسعهی محصول آزمون بازار و تمام ارتباطات بازاریابی شامل هزینهی واقعی شده است.
این روش مبتنی بر میزان پولی است که مشتری یا بازار حاضر است برای برند بپردازد.
این رویکرد مقدار و ارزش جریان درامد نسبت داده شده به بند V را برابر با درآمد خالص برند ضربدر ضریب سرمایه ای R که نشان دهنده ی تمامی ریسکهای تجاری اقتصادی و قانونی مرتبط با برند است قرار می دهد رویکرد درآمد بیشتر بر افزایش سود یا جریان نقدی منتسب به برند مبتنی است.
در روش قیمت بالاتر ارزش به صورت ارزش فعلی خالص قیمت بالاتر آینده محاسبه می شود که یک کالای برندگذاری شده بالاتر از یک کالای مشابه بدون برند یا عمومی خود طلب می کند.
در نهایت این مشتریان هستند که تصمیم می گیرند که کدام برندها ارزش افزوده ی بیشتری یعنی ارزش ویژه ی بیشتری در مقایسه با دیگر برندها ایجاد می کنند.
بی ای وی یک پایگاه داده برای ادراکات مشتریان از برندهاست این پایگاه داده توسط موسسه ی مشاوره ی برند است ایجاد و مدیریت می شود تا با ارائهی اطلاعاتی شرکتها را قادر سازند فرایند تصمیم گیری بازاریابی را بهبود بخشند و برندها را بهتر مدیریت کنند.
تصمیم گیری دربارهی سرمایه گذاری های کسب و کار سنجش بازده سرمایه گذاری های برند براساس ارزش برند تصمیم گیری درباره ی سرمایه گذاری های برند تصمیم گیری دربارهی اعطای حق امتیاز برند به شرکتهای تابعه تبدیل بخش بازاریابی از یک مرکز هزینه به یک مرکز سودآوری به واسطه ی مرتبط کردن سرمایه گذاری های برند با بازده برند تخصیص هزینه های بازاریابی بر طبق منفعتی که هر بخش کسب و کار از دارایی برند می برد سازماندهی و بهینه کردن استفاده از برندهای مختلف در کسب و کار ارزیابی ابتکارات برندسازی مشترک طبق مزایا و خطراتی که برای ارزش برند شرکت دارند تصمیم گیری درباره ی برند سازی مناسب پس از ادغام در حسب یک منطق اقتصادی آشکار.
الزامات و شرایط لازم برای ایجاد یک برند کدامها هستند؟
رهبران امروزی بازار سه ویژگی زیر را در استراتژِی کسب و کار خود خواهند داشت استراتژی های رشد آرمان سازمان و افراد برتری جو و نوآوری مداوم و بدون وقفه در حالی که شرکتها هنوز به طور عمده ای نگران ساختار هزینه بیشینه سازی اثربخشی عملیاتی و بازمهندسی فرایند کسب و کار خود هستند تمرکز خود را بر روی موضوع های همانند چگونگی ایجاد قابلیتهایی برای رشد سریع تر چگونگی جذب و حفظ کارکنان برتر چگونگی ایجاد رهبرانی در تمامی سطوح شرکت چگونگی مدیریت موثر دانش چگونگی تبدیل شدن به سازمان یادگیرندهی حقیقی و واقعی و چگونه شرکتی جهانی و اثر بخش شدن تغییر داده اند.
ثبت دیدگاه