دسته‌بندی نشده » دوره های آموزشی » مدل کسب و کار
کد خبر : 1066
سه شنبه - 26 آذر 1398 - 15:14

بازاریابی در قرن ۲۱

بازاریابی در قرن ۲۱

اثرات بازاریابی را می توان در هر جایی مشاهده کرد. مردم و سازمانها چه به طور رسمی و چه به طور غیر رسمی درگیر فعالیت۔ هایی هستند که می توانیم آنها را فعالیت های بازاریابی بنامیم موفقیت در بازاریابی اتفاقی نیست بلکه حاصل برنامه ریزی و اجرای دقیق برنامه های مختلف است. بازاریابی را می توان هم علم و هنری (خلاقانه) بازاریابی وجود دارد. فراگیری جنبه علمی بازاریابی بسیار راحت تر از یادگیری جنبه هنری آن است.

اهمیت بازاریابی

 دهه اول از قرن بیست و یکم، دهه چالش های مالی شرکتها و تلاش آنها برای بقاء در مقابله با یک بحران مالی و شرایط اقتصادی فراموش نشدنی بود. در این میان، بازاریابی، نقش کلیدی ای را در عبور از این بحران بازی می کند. به عبارت دیگر، همیشه باید تقاضایی وجود داشته باشد تا شرکتی پیدا بشود و محصول یا خدمتی را برای ارضاء آن عرضه کند. بنابراین، موفقیت مالی شرکتها به توانایی های بازاریابی آنها وابسته است. دلیل دیگر اهمیت بازاریابی، اثری است که بر جامعه می گذارد. بازاریابی به معرفی و جا انداختن محصولات جدیدی که زندگی انسانها را راحت تر یا غنی تر می کنند، کمک می کند. به دلیل اهمیت بالای بازاریابی، بسیاری از شرکت ها در ساختار سازمانی خود جایگاه مدیریتی جدیدی با عنوان «مدیر ارشد بازاریابی» ایجاد کرده اند تا مدیر بازاریابی را هم ردیف سایر مدیران ارشد شرکت مانند مدیر ارشد اجرایی یا مدیر ارشد مالی قرار دهند. بازاریابی، یک فرایند مستمر و همیشگی است. برای درک این واقعیت، به نحوه کارکرد چند شرکت بزرگ توجه کنید:

* شرکت آفیس مکس، توانست با کمک طراح بزرگ، پیتر والش با بکارگیری وب سایت های اشتراک گذاری ویدیو و فعالیتهای تبلیغاتی درون فروشگاهی، محصولات اداری جدیدش را با موفقیت بسیار چشمگیری به بازار عرضه کند.

* ای بی با کمک برنامه تبلیغاتی خود به نام (Lets make a daily deal)، که از یک برنامه تلویزیونی بسیار مشهور به همین نام در دهه ۱۹۷۰ گرفته شده است و اجرای این برنامه در میدان تامیز نیویورک، توانست مشتریانش را به سر زدن به وب۔ سایت خود و استفاده از امکانات جدید آن، تشویق کند. * شرکت جانسون با راه اندازی وب سایت BabyCenter . com ، توصیه های مناسبی به پدر و مادرهای جدید ارائه می کند. موفقیت این وب سایت به حدی است که برخی از کارشناسان معتقدند که این وب سایت، عامل اصلی کاهش تیراژ و فروش مجلات مربوط به نگهداری کودکان است.

گسترده بازاریابی

بازاریابی چیست؟ 

انجمن بازاریابی آمریکا، بازاریابی را به این صورت تعریف کرده است: «بازاریابی یک وظیفه سازمانی شامل مجموعه ای از فعالیت ها است که برای خلق، مبادله و ارائه ارزش به مشتریان و مدیریت ارتباط با مشتریان با هدف کسب سود برای شرکت و سهامداران آن انجام می شود. مدیریت بازاریابی را به عنوان «هنر و علم انتخاب بازارهای هدف سودآور» و «جذب، حفظ و افزایش مشتریان از طریق خلق، مبادله و ارائه ارزش های برتر به آنها» تعریف کرد. تعریف اجتماعی ما از بازاریابی عبارت است از:

بازاریابی فرایندی اجتماعی است که افراد و گروههای مختلف می توانند با کمک آن و از طریق تولید، پیشنهاد و مبادله آزادانه محصولات و خدمات مختلف، به چیزهایی که نیاز دارند، دست یابند».

چه چیزی بازاریابی می شود؟

 بازاریاب ها به طور کلی در ۱۰ زمینه اصلی فعالیت می کنند:

محصولات فیزیکی در فعالیت های تولیدی و بازاریابی اکثر کشورها بیشترین سهم را به خود اختصاص می دهند.

خدمات: به دلیل توسعه اقتصادی کشورها، شرکت ها بر ارائه خدمات متمرکز شده اند.

رویدادها: بازاریاب ها رویدادهای مختلفی را که در زمان های گوناگون اتفاق می افتند، بازاریابی می کنند.

تجارت: شرکت ها می توانند با ارائه خدمات و محصولات، تجارتی را ایجاد و آنها را بازاریابی کنند.

افراد: امروزه بازاریابی افراد مشهور، به یک کسب و کار سودآور تبدیل شده است.

مکان ها: شهرها، استان ها و کشورهای مختلف در حال رقابت با یکدیگر برای جذب توریست، سرمایه گذار، دفاتر مرکزی شرکتها و حتی شهروندان جدید هستند.

اموال: عبارتند از حق افراد برای تملک دارایی های ملموس، مانند مسکن با دارایی های ناملموس مانند اوراق بهادار

سازمان ها: به دنبال ایجاد وجه های قوی، مناسب و منحصر به فرد از خود در ذهن مخاطبان هستند.

اطلاعات: محصولاتی هستند که توسط کتابها، مدارس و دانشگاه ها تولید می شوند و با قیمت مشخصی در اختیار والدین، دانش آموزان و جامعه قرار می گیرند.

ایده های خلاق: هر کالایی که بازاریابی می شود به نوعی براساس یک ایده خلاق طراحی و تولید شده است.

چه کسانی بازاریابی می کنند؟

 بازاریاب ها و مشتریان بالقوه: بازاریاب کسی است که به دنبال یک پاسخ است. این پاسخ می تواند جلب توجه، خرید کردن، رای دادن یا کسب حمایت مالی طرف مقابل باشد که مشتری بالقوه» نامیده می شود. اگر دو طرف یک مبادله به دنبال فروش یک محصول به یکدیگر باشند، ما هر دو طرف را یک بازاریاب مینامیم. عموما بازاریاب ها هشت نوع تقاضای مختلف مواجه هستند: ۱. تقاضای منفی. ۲. نبود تقاضا ۳٫ تقاضای پنهان. ۴. تقاضای نزولی. ۵. تقاضای نامنظم. ۶ تقاضای کامل. ۷. تقاضای بیش از حد. ۸. تقاضای زیان آور

بازارها: از دیرباز، مفهوم بازار به مکان فیزیکی ای اشاره داشت که در آن خریداران و فروشندگان برای مبادله محصولات مختلف گردهم می آمدند. یکی از حوزه های بسیار مهم در بازاریابی، فعالیتهایی است که بازاریاب های اجتماعی برای ترویج رفتارهای اجتماعی پسندیده، انجام می دهند. بازاریاب ها عموما از مفهوم بازار برای پوشش گروههای مختلف مشتریان استفاده می کنند. بازاریاب ها، مجموعه فروشندگان را به عنوان یک صنعت و مجموعه خریداران را به عنوان یک بازار در نظر می گیرند.

بازارهای اصلی: بازاریاب ها همواره بازارهای اصلی را مدنظر قرار می دهند.بازارهای اصلی عبارتند از: بازار مصرفی، بازار صنعتی، بازار جهانی و بازار دولتی و سازمانهای غیرانتفاعی.

مکان بازار، فضای بازار و فرابازارها

مکان بازار به محل فیزیکی بازار اشاره دارد، مانند فروشگاهی که فرد از آن خرید می کند. فضای بازار ماهیتی دیجیتالی دارد، مانند زمانی که مشتری محصول یا خدماتی را از یک فروشگاه اینترنتی خریداری می کند. موهان ساوهنی، استاد دانشگاه نورث وسترن، مفهوم فرابازار را برای توصیف مجموعه ای از محصولات و خدمات مرتبطی که در صنایع مختلفی تولید و عرضه می شوند ولی در ذهن مشتری به صورت محصولات و خدمات مکمل درک می شوند، پیشنهاد کرده است.

مفاهیم اساسی بازاریابی

نیازها بیانگر احتیاجات اساسی انسان هستند. افراد برای بقاء خود به هوا، غذا، آب، لباس و سرپناه نیاز دارند. خواسته هنگامی شکل می گیرد که فرد برای ارضاء نیازهای خود به سمت یک شیء خاص متمایل می شود. تقاضا به معنی خواستن یک محصول خاص توسط یک فرد است که با توانایی وی برای پرداخت پول برای خریدن آن محصول همراه است. تفاوت بین نیاز، خواسته و تقاضا باعث به وجود آمدن انتقاداتی مانند این که «بازاریاب ها، نیازهای خاصی را ایجاد می کنند» یا «بازاریابها مردم را به خرید محصولاتی تشویق می کنند که واقعا به آنها نیاز ندارند» می شود. بازاریابها ۵ نوع نیاز اساسی را بررسی می کنند:

  1. نیازهای بیان شده: یک مشتری خواهان خودرویی ارزان قیمت است.
  2. نیازهای واقعی: مشتری مثال بالا، در حقیقت خودرویی می خواهد که هزینه نگهداری آن پایین است نه یک خودروی ارزان قیمت
  3. نیازهای بیان نشده: مشتری خواهان خدمات پس از فروش مناسب و ارزان از طرف خودروساز است.
  4. نیازهای رضایت آور: مشتری از فروشنده می خواهد که یک سیستم رهیاب روی خودروی خریداری شده نصب کند.
  5. نیازهای پنهان: مشتری می خواهد به دوستان خود ثابت کند که یک خرید موفق انجام داده است.

بازارهای هدف، موضع یابی و بخش بندی بازار

بازاریاب ها پس از شناسایی بخش های مختلف بازار، بخش هایی که بیشترین فرصت ها را برای شرکت همراه دارند، انتخاب می کنند. بازاریابها، این بخش ها را «بازارهای هدف» می نامند. بازاریاب ها برای هر یک از بازارهای هدف پیشنهادات بازاریابی خاصی را طراحی و عرضه می کنند تا با این شیوه بتوانند در ذهن مشتریان هدف خود جایگاه خاصی را برای شرکت و محصولات ایجاد کنند.

کالاها و نام های تجاری

شرکتها نیازهای مشتریان خود را با ارائه پیشنهادات ارزشی» ارضاء می کنند. برای ملموس کردن پیشنهادات ارزشی ارائه شده، بازاریاب ها کالاهایی را طراحی و به مشتریان خود عرضه می کنند. یک کالا مجموعه ای از محصولات، خدمات، اطلاعات یا تجربیات مختلف است. یک نام تجاری به معنی ارائه یک پیشنهاد ارزشی از طرف یک منبع شناخته شده است.

ارزش و رضایت

یک کالا زمانی موفق خواهد بود که بتواند ارزش مورد نظر مشتریان را خلق و رضایت آنها را جلب کند. ارزش، یکی از مفاهیم اساسی بازاریابی است. ما بازاریابی را به عنوان فرایند شناسایی، خلق، ارائه و حفظ ارزش های مدنظر مشتریان تعریف می کنیم. مفهوم رضایت، نشان دهنده قضاوت مشتری درباره عملکرد واقعی یک کالا در مقایسه با عملکرد مورد انتظار مشتری از آن کالا است.

کانال های بازاریابی

بازاریاب ها برای برقراری ارتباط با بازارهای هدف از ۳ نوع کانال بازاریابی استفاده می کنند. کانال های ارتباطی، پیامهای بازاریابی را به بازارهای هدف و بازخورد مشتریان را به شرکت منتقل می کنند. بازاریاب ها با استفاده از شبکه های توزیع سعی می کنند محصولات و خدمات خود را به نمایش بگذارند و به فروش برسانند. بازاریاب ها از شبکه های خدماتی برای مدیریت مبادله با مشتریان بهره می گیرند.

زنجیره عرضه

زنجیره عرضه بیانگر شبکه وسیعی است که دامنه آن از عرضه مواد اولیه و قطعات تا تحویل محصول نهایی به مشتریان گسترده می باشد. مفهوم زنجیره عرضه نشان دهنده سیستم ارائه ارزش به مشتری است. در این سیستم، هر شرکت تنها درصد مشخصی از کل ارزش ایجاد شده در زنجیره را به خود اختصاص می دهد.

رقابت

رقابت در برگیرنده همه محصولات واقعی، بالقوه و کالاهای جانشینی است که احتمالا مورد توجه مشتریان قرار خواهند گرفت.

محیط بازاریابی

محیط بازاریابی شامل «محیط تخصصی» و «محیط عمومی» است. محیط تخصصی شامل نیروهایی است که درگیر تولید، توزیع و ترویج محصول مشابهی هستند. اجزاء محیط تخصصی یک شرکت عبارتند از: خود شرکت، عرضه کنندگان مواد اولیه، توزیع کنندگان و شرکت های خدماتی از قبیل مؤسسات تحقیقات بازاریابی، بنگاه های تبلیغاتی، بانکها و شرکتهای بیمه ای، مؤسسات حمل و نقل و شرکتهای ارتباطی، توزیع کنندگان و فروشندگان شامل کارگزاران، نمایندگان فروش.

شرکت و سایر بنگاه های تسهیل کننده مشتری یابی و فروش محیط عمومی از شش بخش اصلی تشکیل می شود که عبارتند از: محیط جمعیت شناختی، محیط اقتصادی، محیط طبیعی، محیط فناوری، محیط سیاسی قانونی و محیط اجتماعی – فرهنگی بازاریاب ها باید نسبت به روندهای موجود در این محیطها بسیار حساس باشند و با توجه به تغییرات محیطی، استراتژی های بازاریابی خود را به صورت دوره ای اصلاح کنند.

واقعیت های امروزین بازاریابی

عوامل عمده اجتماعی

امروزه، محیط بازاریابی تحت تأثیر روندهای اجتماعی مهمی قرار دارد.

* فناوری اطلاعات: انقلاب فناوری، عصر نوین اطلاعات را به وجود آورده است.

* جهانی شدن: پیشرفت فناوری در حوزه های حمل و نقل زمینی و دریایی و ارتباطات الکترونیکی، حضور شرکتها در بازارهای کشورهای دیگر و خرید مشتریان از تولید کنندگان خارجی را تسهیل کرده است.

* مقررات زدایی: بسیاری از کشورها با هدف افزایش رقابت پذیری شرکتها و ایجاد فرصت های نوین بازاریابی، قوانین و مقررات خود را بازنگری کرده و قوانین انحصاری را از میان برده اند.

* خصوصی سازی: بسیاری از کشورها مؤسسات و شرکتهای دولتی را با هدف افزایش بهره وری ملی به بخش خصوصی واگذار کرده اند.

* افزایش رضایت: بسیاری از شرکتها با افزایش فزاینده رقابت از سوی رقبای داخلی و خارجی مواجه هستند.

* همگرایی صنایع مختلف: مرز بین صنایع مختلف در حال از بین رفتن است به نحوی که بسیاری از شرکتها ترجیح میدهند با رقبا، تأمین کنندگان یا توزیع کنندگان محصولات شان ادغام شوند تا با این شیوه درآمد و سود خود را افزایش دهند.

* تغییر در سیستم های خرده فروشی: خرده فروشان کوچک دست از مقاومت در مقابل خرده فروشان زنجیرهای بزرگ برداشته و با آنها ادغام شده و شبکه های خرده فروشی قدرتمندی را تشکیل داده اند.

* واسطه زدایی: با به وجود آمدن وب سایتهای اینترنتی فروش کالا مانند ایتال، آمازون، یاهو، ای بی، ای ترید و صدها وب سایت دیگر، واسطه های سنتی موجود در شبکه عرضه کالاها و خدمات در حال از میان رفتن هستند.

* قدرت خرید مشتریان: با افزایش روند واسطه زدایی و به خصوص با ظهور واسطه های اینترنتی، قدرت خرید مشتریان به میزان زیادی افزایش یافته است.

* اطلاعات در دسترس مشتریان: امروزه، مشتریان، هر نوع اطلاعاتی، با هر حجم و عمقی که بخواهند را جمع آوری می کنند.

* مشارکت مشتریان: مشتریان امروزی به این نتیجه رسیده اند که صدایشان شنیده می شود و می توانند روی شرکتها و افکار عمومی اثر بگذارند.

* سرسختی مشتریان: تحقیق صورت گرفته در سال ۲۰۰۴ نشان می دهد که مشتریان بیشتر از گذشته در مقابل فعالیت های بازاریابی شرکتها مقاومت می کنند.

توانایی های نوین شرکتها

روندهای اجتماعی باعث توانمند شدن شرکتها نیز شده اند. برخی از این توانایی های نوین عبارتند از :

* بازاریاب ها می توانند از شبکه اینترنت به عنوان کانالی قدرتمند در زمینه ارتباطات بازاریابی و فروش محصولات استفاده کنند.

* محققان بازاریابی می توانند اطلاعات جامع و کامل تر درباره بازار، مشتریان فعلی و بالقوه و رقبای شرکت را در اینترنت جستجو و جمع آوری کنند.

 * بازاریاب ها می توانند با کمک شبکه های اجتماعی، پیامهای مربوط به نام های تجاری شان را به صورت گسترده ای پخش کنند.

* شرکت ها می توانند با راه اندازی وب سایتهای اینترنتی، ارتباطات خود با مشتریان شان را تسریع و تسهیل کنند.

* بازاریاب ها می توانند تبلیغات، کوپن های تخفیف، نمونه های محصول و اطلاعات شان را به مشتریان منتخب با مشتریانی که خواهان چنین اطلاعاتی هستند، ارسال کنند.

* امروزه بازاریاب ها حتی می توانند با استفاده از فناوری های نوین ارتباطی مانند تلفن همراه به مشتریان در حال حرکت خود نیز دسترسی پیدا کنند.

* شرکت ها توانسته اند با بهره گیری از فناوریهای نوین تولیدی به تولید سفارشی انبوه بپردازند.

* مدیران می توانند فرایندهای خرید، استخدام، آموزش و ارتباطات داخلی و خارجی شرکت را با کمک فناوری های ارتباطی بهبود بخشند.

* شرکت ها می توانند با راه اندازی شبکه های اینترنتی شخصی، ارتباطات میان سازمانی کارکنان خود را تسهیل کنند.

* شرکت ها می توانند با مقایسه قیمتهای عرضه کنندگان مواد اولیه از طریق اطلاعات موجود در اینترنت و با برگزاری مناقصه های اینترنتی، در هزینه های خود صرفه جویی کنند.

بازاریابی در عمل

بازاریابی، در تئوری، عبارت است از تجزیه و تحلیل فرصت های موجود در بازار، انتخاب بازارهای هدف، تدوین استراتژی های بازاریابی، طراحی و برنامه های بازاریابی و اجرای برنامه های بازاریابی. اما، بازاریابی، در عمل، و در شرایط به شدت رقابتی و در یک محیط به شدت در حال تغییر، یک فرایند ایستا نیست بلکه، فرایندی مستمر و در حال تغییرات مداوم است.

نسل جدید مدیران ارشد بازاریابی

مدیران ارشد بازاریابی باید: دانش و مهارتهای کمی و کیفی بالایی داشته باشند، روحیه مستقل و کارآفرینی داشته باشند و در عین حال، هماهنگی خوبی با سایر واحدهای شرکت، به خصوص واحد فروش، داشته باشند و در نهایت این که، صدای مشتریان را بشنوند و مسائل را از زاویه دید آنها بنگرند و در عین حال، به نقش بازاریابی در خلق ارزش برای شرکت شان نیز واقف باشند. در یک تحقیق، از ۲۰۰ مدیر ارشد بازاریابی خواسته شد تا مهم ترین مهارت های ذاتی و اکتسابی مورد نیاز برای موفقیت در این شغل را مشخص کنند آنها در جواب، این مهارت ها را ذکر کرده اند.

مهارتهای ذاتی: ۱. ریسک پذیر بودن. ۲. علاقه مند به تصمیم گیری و اثرگذاری. ۳. توانایی حل مسئله. ۴. تمایل به تغییر و بهبود ۵. نتیجه گرا

مهارتهای اکتسابی: ۱. تجربه جهانی داشتن. ۲. چند مهارته بودن. ۳. تجربه کافی در چند صنعت مختلف. ۴. آشنایی با فناوری دیجیتال. ۵- دانش و مهارت عملیاتی

خلق یک سازمان بازاریابی کارآمد مستلزم دو فرهنگ مهم است: اول این که، مدیر بازاریابی باید مثل سایر مدیران ارشد سازمان فکر کند و دوم این که، مدیران ارشد سازمان هم باید مثل مدیر ارشد بازاریابی فکر کنند. دیوید پاکارد در آخرین روزهای مدیریتش در شرکت هولت- پاکارد، به این نتیجه رسید که: «بازاریابی بسیار مهم تر از آن است که فقط به یک واحد از سازمان، واگذار شود».

رویکرد شرکت ها نسبت به بازار

دیدگاه مبتنی بر تولید

این دیدگاه یکی از قدیمی ترین فلسفه های کسب و کار است. این دیدگاه بر این اصل استوار است که مشتریان، محصولاتی را ترجیح میدهند که ارزان قیمت و به میزان کافی در دسترس باشند. شرکت هایی که از این رویکرد تبعیت می کنند بر افزایش بهره وری، کاهش هزینه ها و توزیع گسترده محصولات تمرکز می کنند. این رویکرد بیشتر در کشورهای در حال توسعه از قبیل چین کاربرد دارد.

دیدگاه مبتنی بر محصول

براساس این دیدگاه، مصرف کنندگان محصولی را ترجیح میدهند که از نظر کیفیت، عملکرد و نوآوری نسبت به سایر محصولات برتر باشد. شرکت هایی که از این دیدگاه تبعیت می کنند بر طراحی محصولات با کیفیت بالا و بهبود مستمر کیفیت محصولات تمرکز دارند

دیدگاه مبتنی بر فروش

این دیدگاه چنین فرض می کند که اگر مشتریان به حال خود رها شوند، آن طور که باید و شاید محصولات شرکت را نخواهند خرید. بنابراین شرکت ها باید برای فروش محصولات خود یک برنامه تهاجمی را در زمینه ترویج و فروش محصولات طراحی و اجرا کنند. این دیدگاه در نظرات مدیرعامل پیشین شرکت کوکاکولا به خوبی نمایان است: «هدف بازاریابی این است که محصولات بیشتری را با قیمت های بالاتر به مشتریان بیشتری بفروشد تا شرکت بتواند سود بیشتری به دست آورد.

دیدگاه مبتنی بر بازاریابی

این دیدگاه از سال های مبنای دهه ۱۹۵۰ به وجود آمده است. در این دیدگاه، به جای تمرکز صرف بر تولید محصولات با کیفیت و یا انجام فعالیت های گسترده در زمینه فروش محصولات، شرکت ها به سمت مشتری مداری روی آورده اند. در این دیدگاه، وظیفه ی بازاریابی پیدا کردن مشتری برای محصولات شرکت نیست، بلکه هدف بازاریابی، طراحی و تولید محصولات مطابق نیازها و خواسته های مشتریان است. این دیدگاه معتقد است که شرکت ها تنها در صورتی می توانند موفق باشند که در زمینه خلق، آگاهی بخشی و ارائه ارزش های مدنظر بازار هدف، از سایر رقبا بهتر عمل کنند.

دیدگاه بازاریابی کل نگر

دیدگاه بازاریابی کل نگر، براساس توسعه، طراحی و اجرای برنامه ها، فرایندها و فعالیت هایی است که وظایف مختلف بازاریابی و ارتباطات درونی آنها را در نظر دارند. این دیدگاه بیان می کند که تمامی فعالیتهای بازاریابی مهم هستند و شرکت ها باید از یک رویکرد جامع و کل نگر تبعیت کنند.

بازاریابی داخلی

مفهوم بازاریابی داخلی بر این امر تأکید دارد که کلیه کارکنان به ویژه مدیران ارشد شرکت باید با اصول بازاریابی آشنا باشند. این رویکرد توصیه می کند که شرکت ها باید کارکنان شان را به گونه ای آموزش دهند و تشویق کنند که همواره برای خدمت به مشتری آماده باشند

بازاریابی عملیاتی

نگرش کل نگرا نسبت به بازاریابی، مسئولیت ها و نقش های بازاریابی را نیز با عنوان «بازاریابی عملیاتی» مدنظر قرار می دهد. مفهوم بازاریابی عملیاتی به دنبال مشخص کردن راهکارهای افزایش بهره وری و سودآوری شرکت به وسیله فعالیت های بازاریابی است.

مسئولیت پذیری مالی: با توجه به محدودیتهای مالی شرکتها، بازاریاب ها در پی افزایش نرخ بازگشت سرمایه گذاری های بازاریابی هستند بازاریاب ها برای رسیدن به این هدف، به افزایش قدرت نامهای تجاری و میزان رضایت مشتریان توجه ویژه ای دارند.

مسولیتهای اجتماعی: امروزه، فعالیتهای بازاریاب ها تنها بر شرکت و مشتریان آن اثرگذار نیست بلکه حیطه اثرگذاری بازاریابی به جامعه نیز گسترش یافته است. از این رو، بازاریاب ها باید با نقش اجتماعی خود به خوبی آشنا باشند و زمینه های اخلاقی، زیست محیطی و اجتماعی فعالیت های خود را مدنظر قرار دهند.

اصلاح چارچوب آمیخته بازاریابی

مک کارتی فعالیت های متنوع بازاریابی را در چارچوب «آمیخته بازاریابی» طبقه بندی کرده است. عناصر این چارچوب عبارتند از: محصول، قیمت، مکان و ترویج. متغیرهای هر یک از این ۴ عنصر اصلی آمیخته بازاریابی در شکل ۱-۴ نشان داده شده است. 

وظایف مدیریت بازاریابی

با در نظر گرفتن فلسفه بازاریابی کل نگر، می توان وظایف و مسئولیت های مشخصی را برای مدیران بازاریابی در نظر گرفت.

طراحی استراتژی ها و برنامه های بازاریابی

اولین وظیفه مدیران بازاریابی اطلس، شناسایی موقعیت های بالقوه موجود در بازار با توجه به تجربه های بازاریابی و شایستگی های کلیدی واحدی است.

افزایش آگاهی های شرکت درباره بازار

اطلس برای کنترل و پایش محیط و بازاری که در آن فعالیت می کند، باید سیستم های اطلاعات بازاریابی داشته باشد.

برقراری ارتباط با مشتریان

اطلس برای موفقیت در بازار باید روابط عمیق، بلندمدت و سودآوری را با مشتریان خود برقرار کند.

خلق نامهای تجاری

قوی اطلس باید با نقاط قوت و ضعف نام های تجاری خود به خوبی آشنا باشد.

طراحی پیشنهادات شرکت

محصول در مرحله برنامه های بازاریابی یک شرکت قرار دارد منظور از محصول، پیشنهاد قابل لمس است که مباحثی نظیر کیفیت، طراحی، ویژگیها و بسته بندی را در بر می گیرد.

عرضه پیشنهادات شرکت به مشتریان

اطلس باید درباره نحوه عرضه محصولات و خدمات خود به بازار تصمیم گیری کنند.

آگاه کردن مشتریان درباره پیشنهادات شرکت

یکی دیگر از وظایف بازاریاب ها، ارائه اطلاعات لازم درباره محصولات و خدمات شرکت به بازارهای هدف است. انجام این وظیفه منوط به طراحی و اجرای برنامه های یکپارچه ارتباطی است. یکی از ابزارهایی که بازاریاب ها برای آگاه سازی بازارهای هدف به طور گسترده از آن استفاده می کنند، ارتباطات تجاری است.

تضمین سودآوری بلندمدت

اطلس برای حضور بلندمدت در بازار، باید محصولات جدیدی را به بازار عرضه کند. حضور در بازارهای جهانی نیز یکی از بهترین دلایل شرکت ها برای توسعه محصولات جدید با بهبود محصولات فعلی است. در نهایت این که، اطلس برای اجرای برنامه ها و استراتژی های بازاریابی اش به ساختارهای مشخصی احتیاج دارد.