جایگاه سازی شرکت مونسانتو
جایگاه سازی شرکت: مونسانتو
شرکتها نیز مانند اشخاص و کالاها و یا سیاستمداران می توانند در ذهنها جایگاه سازی شوند.
خرید و فروش شرکتها: برنامه استخدامی شرکت، انتخاب کارمند و خرید سهام شرکت توسط سایر افراد از مثالهایی هستند که قدرت جایگاه شرکت در ذهن افراد تقش به سزایی در این روابط خواهد داشت که در واقع کار آسانی نیست .
یکی از مهمترین عوامل در این جایگاه سازی مشکل نام است و اینکه گاهی دیده شده اسم آنها محکم به شهرت سابقشان چسبیده است و در بعضی موارد علیرغم هزینه های سنگین مالی شاید لازم باشد نام شرکت تغییر یابد و بهتر است آن اسم نماینده چیزی در صنایع مربوط باشد. وقتی برند درخور اسم شرکت نباشد سرمایه گذاری بر روی برنامه های تبلیغاتی شرکتها معمولا به هدر رفته است چون به درستی نمیتواند عمل جایگاه سازی ذهن را انجام دهد.
از عوامل ناکارامد دیگر می توان تنوع و گوناگونی را نام برد که در واقع دو مفهوم جایگاه سازی و گوناگونی فرسنگها از هم فاصله دارند که متاسفانه امروزه بیشتر شرکتها تمایل به تولید طیف وسیعی از کالاهای مختلف و باکیفیت می باشند البته با تنوع و گوناگونی ممکن است پول بیشتری بدست آوردند اما ایجاد جایگاه برمبنای آن مفهوم نیازمند تامل بیشتری است.
با مروری در تاریخ درمی یابیم که شرکتهایی می توانند رهبر شوند که در آن مورد خاص نخستین باشند نه اینکه تنها نسبت به رهبر بودن ادعا داشته باشند. (آی بی ام برای کامپیوتر یا زیراکس برای کپی ساده نخستین بودند)
شرکتی مانند مونسانتو در سه زمینه احتمالی میتوانست جایگاه رهبری ایجاد کند که عبارتند از :
۱-رهبری محصول:
رتبه مونسانتو در رهبری کالا در جایگاه دوم پس از دوپون قرار دارد. اگرچه در جایگاه خوبی از کالا قرار دارد ولی شرکتها نمی توانند با قرار گرفتن در مقابل جایگاه اول )دوپون( فکر ایجاد رهبری در نوع کالا را درسر بپرورانند.
۲- رهبری تجاری:
رهبری تجاری که امروزه به گونه ای اساسی به معنای حمایت از سیستم اقتصاد آزاد است حال این سوال بوجود می آید که آیا مونسانتو می تواند نخستین شرکت در حمایت از اقتصاد آزاد باشد؟ البته که نمی تواند.
سهم داشتن درکمک به جامعه و یا سود برای مردم و اجرای راهکارهای کشف نشده شاید بتوانند نقشی دررهبری تجاری داشته باشند اما برچسب تبلیغات اقتصادی تاثیری منفی برتب وتاب برنامه های اقتصاد آزاد دارند. یکی از قوانین اصلی جایگاه سازی اجتناب از محدوده هایی است که مد شده و همه درباره آن صحبت می کنند.
۳- رهبری اقتصادی:
آیا مونسانتو می توانست جایگاه رهبریش را در صنایع شیمیایی توسعه دهد؟
سالها قبل زمانیکه درجراید ورسانه ها اعلام شد موادشیمیایی سرطان زا هستند و این مسئله بصورت جدی در صنایع شیمیایی تاثیرگذارده بود مونسانتو تصمیم گرفت که به روشنی درباره مواد شیمیایی صحبت کند و فواید و خطرات آنرا به اطلاع همه برساند و توضیح دهد که زندگی بدون مواد شیمیایی غیر ممکن است.
مونسانتو برای اینکه جایگاه رهبری اش را در صنایع شیمیایی بشناساند باید مانند یک رهبر عمل می کرد یعنی باید قبل از اینکه دیگران این کار را انجام دهند برای صنایع صحبت می کرد در غیر اینصورت فرصت مقام رهبری بازار را از دست میداد.می توان گفت زمانبندی درزندگی همه چیز است و همین امر باعث اعتبار مونسانتو گردید.
درکسب و کار جایگاه سازی وقتی به جایی رسیده باشید که توانسته باشید مشتریانتان را تحت تاثیر قرار دهید همیشه از رقبایتان موفق تر خواهید بود.