چگونه ترفند جایگاهسازی راه به کار ببریم؟
در کتاب سلاطین نامهای تجاری به چگونگی تشخیص جایگاه پرداخته است و صراحتاً توضیح می دهد که این ذهن مخاطب و یا مشتری است که جایگاه شما را مشخص میکند نه معیارها و ذهنیات شخص خود و توصیه موکد دارد برای شناسایی واقع بینانه این موضع که نهایت تالش و عجله راداشته باشید.
در دومین مسئله بیان شده این است که اصالاً می خواهید چه جایگاهی برای طولانی مدت داشته باشید که در آن کلید واژه “تعلق داشتن” را عنوان میکند و تاکید به ورود و حضور هوشمندانه در جایگاه هایی که قبل از شما در آن قرارداشتن میکند و در آن دو مثال ناموفق مثل، فورد و موفق مثل داروی سرماخوردگی شبانه می آورد و در ادامه با مثال شرکتهای نوشابه سازی در نیویورک شما را به این نتیجه می رساند که هدف قراردادن جایگاه های بزرگ نیازمند ترفندها و تبلیغات هوشمندانه ای است وگرنه می تواند به شدت به شکست منتهی شود و تاکید به مشخص نمودن و تخصصی کردن حرفه مورد نظر در جایگاهها میکند و در واقع نوع قرارگرفتن به صورت تخصصی و محدود تر حتی در جایگاهی با مخاطبین بزرگ و فراوان را پیشنهاد می دهد در ادامه به فهم چگونگی برخورد رقیب در جایگاه سازی های بازار را بررسی می کند. یکی از چالش های جایگاه سازی را مسئله نقدینگی و یا پول عنوان میکند که با توجه به گستره و رقابت شدید در مسائل تبلیغاتی که نیازمند پول بسیار است خلاقیت را یکی از راه های موفقیت دانسته و یکی از راههای مقابله با مشکلات این دست را فعالیت بر مبنای بازار به بازار معرفی کرده نه به شکل سراسری و در مواقع خواهان انتخاب جغرافیایی محدودتر در ابتدای معرفی کالا است.
در باب دوام فعالیت دیدگاه برنامه کالا مدت را عنوان میکند تا به جایگاه اصلی تان برسید و در واقع جایگاه سازی و شرط دوام این جایگاه را در طرح های اهم از تبلیغاتی تا غیره را در مدت زمان کالا و ثبات و تکرار و ادامه در آن را البته بجز موارد اضطراری را بیان میکند و تغییر جایگاه را به منزله از دست دادن مالکیت قطعه ای از یک مکان میداند که دوباره بدست آوردن آن مشکل است و از گسترش یکجا و بی برنامه بعنوان تله گسترش یاد کرده است. در باب تناسب جایگاه نویسنده معتقد است که خلاقیت با برنامه ریزی و استراتژی های دقیق و نموداری شده در تناقص است و خلاقیت را به تنهایی ارزشمند نمی داند در ادامه نقش یک غریبه که به صورت واقع بینانه از بیرون به درون و جایگاه شرکت را بررسی می کند، می پردازد و در واقع ذهن مشتری بیرون را به درون برای تشخیص جایگاه اصلی انتقال می دهد و در یک جمله نهائی و نتیجه گیرانه “واقع بینی” توسط عوامل خارجی را بسیار حیاتی دانسته که از راه تبلیغات یا ارتباطات بازاریابی و یا بنگاه های روابط عمومی تامین می شود و ارتباط پایاپای و مستقیم بصورت روابط عمومی را درحال حاضر بسیار موثرتر از استفاده از بنگاه های تبلیغاتی با ایده های خالقانه اشان می داند و در واقع خلاقیت را در ارتباط مستقیم با بازار و خیابان می داند.