انواع استراتژی های بازرگانی بین الملل
به طور کلی انواع استراتژی های بازرگانی بین الملل عبارتند از: استراتژی بین المللی، استراتژی چند کشوری(چند محلی)، استراتژی جهانی و استراتژی فراملیتی
۱-استراتژی بین المللی:
شرکتهایی که یک استراتژی بین المللی را دنبال می کنند، می کوشند تا با روش انتقال کالا و مهارتهای ارزشمند به کشورهایی که در آنجا رقبای داخلی از این کالاها و مهارتها برخوردار نیستند، برای خود درآمد و ارزش ایجاد کنند. بسیاری از شرکتهای بین المللی با تولید کالاهای متمایز در داخل و انتقال آن به بازارهای جدید خارجی برای خود درآمد کسب نموده اند. آنها معمولاً عملیات مربوط به توسعه محصول به ویژه تحقیق و توسعه را در داخل متمرکز ساخته اند. در عین حال هرکدام از کشورهای اصلی خارجی که با آن مبادله می کنند نیز عملیات تولیدی و بازاریابی را راه اندازی نموده اند. اگرچه این شرکتها تا اندازه ای استراتژی انطباق را به کار می برند اما فعالیت آنها در این زمینه محدود است. در نهایت دفتر مرکزی این شرکتها بر استراتژی بازاریابی و تولید شرکتهای تابعه، یا شعب، کنترل وسیعی را اعمال می کند(حقیقی، ۱۳۸۴: ۱۱۶).
هنگامی که یک شرکت از یک توانایی اساسی برخوردار است که رقبای آن در بازار کشورهای خارجی از آن بی بهره اند و در داخل هم برای کاهش هزینه و واکنش نسبت به بازار تحت فشار نیست، ممکن است ترجیح دهد استراتژی بین المللی را انتخاب نماید. زیرا در چنین شرایطی این استراتژی می تواند بسیار سودآور باشد. اما هنگامی که فشار برای واکنش داخلی زیاد است شرکتهایی که این استراتژی را به کار می برند در مقابل شرکتهایی که از روش بازاریابی انطباقی استفاده می کنند عقب می مانند. در ضمن چون پیروی از این استراتژی با دوباره کاری در زمینه تأسیسات تولیدی همراه است، بنابراین باعث بالا رفتن هزینه های عملیاتی شرکت می گردد(حقیقی، ۱۳۸۴: ۱۱۶).
۲-استراتژی چند کشوری(چند محلی):
شرکتهایی که استراتژی چند محلی یا چند ملیتی را دنبال می کنند می کوشند تا پاسخگویی نسبت به بازارهای محلی را به حداکثر برسانند. یکی از خصوصیات این شرکتها این است که هم کالا و هم استراتژی بازاریابی خود را برای انطباق با شرایط محلی در هر کشوری با نیازهای مشتریان سازگار می نمایند. آنها همچنین در هر کدام از بازارهای خارجی که در آن فعالیت می کنند، مجموعه ای از عملیات تولید، بازاریابی و تحقیق و توسعه را بمنظور افزایش درآمد و سود خود برپا می نمایند. در نتیجه آنها عموماً نمی توانند از منافع مربوط به صرفه جویی های مکانی و اثرات منحنی یادگیری بهره مند گردند و به همین خاطر هزینه های آنها بالاست. این شرکتها همچنین در زمینه ایجاد تعادل بین توانمندی ها و مزیتهای رقابتی خود ضعیف هستند(حقیقی، ۱۳۸۴: ۱۱۷). یک استراتژی چند ملیتی به دنبال حداکثر کردن عملکرد جهانی خود از طریق حداکثر کردن سودها، درآمدها یا مزیت رقابتی محلی می باشد(سوِن سان[۱]،۲۰۰۱: ۷).
به طور کلی این استراتژی برای شرایطی که در آن فشارهای زیادی برای پاسخگویی محلی(سازگار شدن با شرایط هر کدام از بازارها یا کشورها) و فشار کم برای کاهش هزینه وجود دارد، مناسب می باشد. این روش منجر به برپا شدن تأسیسات مشابه و تکراری در کشورهای مختلف می گردد و هزینه های تولیدی شرکت را افزایش می دهد. پس این استراتژی برای آن دسته از صنایعی که با فشارهای زیاد برای کاهش هزینه روبرو هستند، از جمله صنعت اتومبیل سازی چندان مناسب نیست. یکی دیگر از نقاط ضعف این استراتژی این است که بسیاری از شرکتهایی که از آن پیروی می کنند به صورت فدراسیونهای نامتمرکزی درآمده اند که در آن هر کدام از شعب محلی یا ملی به صورت مستقل عمل می کنند. این شرکتها از توانایی لازم برای انتقال مهارتها و کالاهایی که حاصل توانمندی اساسی آنهاست به سایر شعب محلی برخوردار نیستند(حقیقی، ۱۳۸۴: ۱۱۷).
۳-استراتژی جهانی:
واژه استراتژی جهانی برای اولین بار در سال ۱۹۵۰ توسط مک کلاری و جیمز در کتاب خود تحت عنوان «استراتژی جهانی» به کار رفت(سوِن سان،۲۰۰۱: ۸). شرکت هایی که یک استراتژی جهانی را دنبال می کنند می کوشند تا از طریق حربه کاهش هزینه که از اثرات منحنی یادگیری و صرفه جویی مکانی سرچشمه می گیرد، سودآوری خود را افزایش دهند. یعنی اینکه آنها از استراتژی هزینه پایین پیروی می نمایند. این شرکتها فعالیتهای تولیدی، بازاریابی و تحقیق و توسعه خود را در چند مکان مناسب متمرکز می سازند. شرکتهای جهانی می کوشند که در ارائه کالا و فعالیتهای بازاریابی خود از روش انطباق استفاده نکنند. این شرکتها در واقع ترجیح می دهند که یک کالای استاندارد را در سطح جهانی وارد بازار سازند تا بتوانند حداکثر منافع حاصل از صرفه جویی مقیاس را که خود منشأ منحنی یادگیری است، بدست آورند. آنها همچنین می کوشند تا از مزیت هزینه ای خود برای پشتیبانی از سیاست قیمت گذاری تهاجمی در بازارهای جهانی استفاده نمایند. این استراتژی هنگامی مناسب تر خواهد بود که فشارهای زیادی برای کاهش هزینه وجود دارد و تقاضای داخلی برای کالاهای مورد نظر بسیار کم است(حقیقی، ۱۳۸۴: ۱۱۸).
یک استراتژی جهانی به دنبال حداکثر کردن عملکرد جهانی خود از طریق به اشتراک گذاشتن و یکپارچگی منابع می باشد. در یک تعریف جامع و کلی، استراتژی جهانی اشاره دارد به تمرکز بر شباهتها، استانداردسازی، همگن سازی، تمرکز و هماهنگی بر اساس مبانی جهانی. استراتژی جهانی زائیدۀ جهانی سازی می باشد(سوِن سان،۲۰۰۱: ۱۵).
۴-استراتژی فراملیتی:
در محیط بازرگانی امروز رقابت به گونه ای شدت یافته است که شرکتها برای بقاء در بازارهای جهانی امروز باید از صرفه جویی های ناشی از کسب تجربه و مکان تولید مناسب، به خوبی بهره برداری نمایند. این شرکتها باید بکوشند تا توانمندی ها یا برتری های اساسی خود را به بازارهای برون مرزی انتقال دهند و در عین حال بتوانند خود را با نیازها و شرایط بازارهای محلی هم سازگار نمایند. در این زمینه بارتلت و گوشال اشاره می کنند که در شرکتهای چند ملیتی مدرن توانمندی های اساسی با برتری های عمده تنها در کشور مبدأ یا میزبان باقی نمی مانند و می توانند در هر کدام از مراکز عملیاتی یا تأسسیات تولیدی شرکت وجود داشته باشند. آنها در ضمن معتقدند که جریان کالاها و مهارتهای تولیدی شرکتها همیشه نباید یک طرفه یعنی از مراکز اصلی به سوی شعبه های خارجی باشد. این حالت یک طرفه در واقع ویژه شرکتهایی است که استراتژی بین المللی را دنبال می کنند. پس لازم است که جریان کالاها و مهارتهای تولیدی شرکتها علاوه بر اینکه از مرکز عملیاتی کشور مبدأ به سوی شعب خارجی شرکت می باشد، باید از مراکز عملیاتی خارجی بسوی کشور مبدأ و نیز از شعبه های دیگر هم برقرار شود. این نوع جریان ها و ارتباطات را یادگیری جهانی نامیده اند. این صاحبنظران می گویند شرکتهایی که می کوشند تا به طور همزمان به این اهداف دست یابند در واقع یک استراتژی فراملی را دنبال می کنند(حقیقی، ۱۳۸۴: ۱۱۹).
این استراتژی هنگامی مناسب خواهد بود که یک کشور به طور هم زمان تحت فشار کاهش هزینه و پاسخگویی به بازارهای محلی قرار گرفته باشد. شرکتی که از این استراتژی پیروی می کند، می کوشد تا هم زمان از مزیتهای کاهش هزینه و تمایز بهره مند گردد. این استراتژی گرچه جذاب است اما به کارگیری آن آسان نیست زیرا دو هدف کاهش هزینه و پاسخگویی محلی با یکدیگر در تعارض هستند
[۱] – Svensson