ابزارهای گفتگو در شرایط حساس
تشخیص یک گفتگوی حساس:
گفتگوهای حساس همان تعاملات روزمره هستند که تاثیر بسزایی در زندگی شما دارند . تفاوت آنها با مکالمات عادی این است که سه شرط دارند :
- عقاید طرفین متفاوت از یکدیگر است .
- احساسات در آنها شدید است .
به دلیل منافع متفاوت ، حساسیت موضوع بالا است .
نحوه برخورد شما با این بحث های مهم نتیجه مثبت یا منفی قابل توجهی را در بر خواهد داشت و ممکن است مسیر زندگیتان را عوض کند . نمونه هایی از گفتگوهای حساس شامل جدا شدن از شریک ، واکنش نشان دادن به رئیس و یا تقاضای افزایش دستمزد می باشد . افراد اغلب از اینگونه گفتگوها طفره می روند و یا ناشیانه به گفتگو می پردازند. هرچقدر مکالمه حیاتی تر باشد مدیریت آن سخت تر خواهد بود اما بهترین شیوه عمل در این زمان مواجهه با گفتگو و مدیریت کردن آن به شکل ماهرانه است .
تحقیقی بر روی ۲۰ هزار نفر در صدها سازمان نشان داد کسانی که با موفقیت به اهداف خود رسیده و روابط شخصی و کاری مستحکمی ساخته اند این توانایی را داشته اند که گفتگوهای حساس را به خوبی مدیریت کنند . آنها در موضوعات دشوار ، جنجالی و مهم ، ماهرانه به بحث می نشینند . پرورش دادن این توانایی ، موقعیت کاری ، روابط و حتی سلامتی فرد را بهبود می دهد . همچنین اثربخشی فرد در کار نیز بیشتر خواهد شد ، زیرا برای ورود به موضوعات چالش برانگیز روابط کاری ، مجهزتر و آماده تر می شود .
اهمیت جدی صحبت کردن
اساس تسلط در گفتگوهای حساس توانایی ورود به مکالمه است . به این معنی که بتوانید سرصحبت را باز و آزادانه با طرف مقابل صحبت کنید . برای مثال زمانی معاون یک شرکت نسبت به تصمیم مدیرعامل در خصوص نقل مکان شرکت به محل جدید تردید داشت . کارکنان نیز از جابجایی هراس داشتند اما از صحبت کردن در این مورد می ترسیدند .در یک جلسه مهم ، معاون نگرانی های خود را به شکلی آرام اما بسیار سیاست مدارانه مطرح کرد . مدیرعامل متوجه شد که سعی داشته نظرش را به دیگران تحمیل کند و از تصمیم خود صرف نظر کرد .
بنیان یک مکالمه اثرگذار بر اطلاعات درست و کافی که افراد به طور صادقانه مطرح میکنند استوار است . افرادی که به هنر گفتمان مجهزند فضایی امن ایجاد می کنند که در آن بتوان نظر و ایده و یا مشکل خود را حتی اگر غیرمتداول و بحث برانگیز باشد بیان کرد . چرا که دانسته های بیشتر به تصمیم های بهتر منجر خواهد شد .
وقتی دو یا چند نفر وارد یک گفتگوی حساس می شوند افکار و عقاید یکسانی ندارند . رهبران گفتگو فضایی را ایجاد می کنند که همه با اطمینان و امنیت بتوانند نظر خود را در مقابل عقاید دیگران بیان کنند . اگر دیدگاه کسی اشتباه به نظر رسیده و خلاف عقاید مرسوم باشد یا به جدال و ستیزه دامن بزند ، باز هم آن شخص باید برای بیان آن ، احساس آزادی کند . ایجاد این مخزن معانی مشترک باعث می شود افراد گزینه های بیشتری داشته باشند و تصمیمات بهتری اتخاذ کنند . زیرا داده ها و اطلاعات صحیح تر و بهتری در اختیار خواهند داشت . ممکن است روند مذاکره طولانی شود اما با این وجود تصمیم نهایی ارزشمند تر خواهد بود . وقتی خود افراد تصمیمی را اتخاذ میکنند تمایل بیشتری برای عمل به نتایج آن دارند و سریع تر و با تعهد بیشتر عمل می کنند .
راه ورود به مکالمه در یک گفتگوی حساس ، ساختن این مخزن معانی از طریق امنیت بخشیدن به مذاکره است تا همه بتوانند سرگفتگو را باز و اظهار نظر کنند . اهمیت ایجاد فضایی امن برای گفتمان با این مثال روشن تر می شود : سالانه تعداد زیادی از افراد در بیمارستانها به علت خطای انسانی فوت می کنند علت اصلی تکرار این حوادث سکوت کادر حرفه ای بیمارستان ها و ترس از بیان خطاهایی است که مشاهده میکنند . بدون شک تصمیم گیری براساس اطلاعات ناقص کارآمد نخواهد بود اما اگر فضایی امن برای بحث آزادانه فراهم شود و افراد به اهمیت بیان صادقانه مشکلات در رسیدن به راه حلی نتیجه بخش پی ببرند نه تنها اطلاعات جامعی را در این فضا منتقل خواهند کرد بلکه حتی نقش پررنگ تری در پیاده سازی تصمیمات ایفا می کنند .
از خود آغاز کنیم :
اینکه چگونه برخواسته واقعی خود و تمرکز بمانیم خیلی مهم است. آنها که در گفتگو مهارت دارند اصل اول تغییر خودم را درک می کنند. آنها می دانند تنها کسی که میتوانند تغییرش دهند خودشان هستند . ممکن است دیگران نیازمند تغییر باشند یا ما بخواهیم تغییر کنند، در هرحال تنها کسی که می توانیم او را به طور مداوم با الهام بخشیدن ، تشویق کردن و شکل دادن تغییر دهیم – با هر میزان موفقیت – همان کسی است که از درون آینه به ما نگاه میکند. نکته جالب اینجاست که بااستعدادترین افراد دائما سعی در بهبود مهارتهای گفتاری خویش دارند نه بی استعدادها. رسم دنیا این است که توانگرها پیوسته توانگرتر می شوند .
بدانید واقعا چه میخواهید
چطور می توانید در هنر مکالمه موثر مهارت پیدا کنید؟ قدم اول این است که نگاه دقیق به خود و طرز صحبت کردن تان داشته باشید. از دل تان شروع کنید. یعنی مطمئن باشید برای دلایل درست وارد گفتگو می شوید و روی اهدافتان تمرکز دارید. هر پیشامدی رخ دهد، تمرکز بر انگیزه های اولیه نباید فراموش شود.
با یکی از دو روش زیر تمرکز کنید:
۱ – آن که بدانید دقیقا چه می خواهید:
این کار باعث می شود تمرکزتان روی اهداف تان معطوف شود. وقتی وارد یک گفتگوی حساس می شوید باید از خود بپرسید برای خودتان، دیگران و برای رابطه تان با افراد دیگر دخیل در بحث چه چیزی می خواهید. در این حالت اگر طرف مقابل بخواهد شما را به سمت خشمگین یا خجالت زده شدن یا حتی حفظ آبروی شخصی تان بکشاند، شما از اهدافتان دور نمی شوید و تنها بر خواسته نهایی خود تمرکز دارید.
۲- از دام (( گزینه اجباری)) فرار کنید:
این امر زمانی رخ می دهد که فکر می کنید فقط حق انتخاب بین دو گزینه ۱ و ۲ را دارید. اما معمولا یک انتخاب بهتر گزینه ۳ هم در مکالمه وجود دارد، البته اگر روی هدف مورد نظر خود تمرکز کنید.
ادامه دارد …